"ویکتور فرانکنشتاین" دانشمندی نابغه اما خودخواه، موجودی وحشتناک را در یک آزمایش هولناک زنده می‌کند، اما ...

کپنهاگ سال 1919، یک کارگر جوان خود را بیکار و باردار می‌یابد. او با داگمار آشنا می‌شود، که یک آژانس فرزندخواندگی زیرزمینی را اداره می‌کند. پیوندی قوی بین آن‌ها شکل می‌گیرد، اما دنیای او زمانی که با حقیقت تکان‌دهنده‌ای درباره کار داگمار مواجه می‌شود، فرو می‌ریزد.

پس از آنکه یک نویسنده موفق به نام میا، عاشق پدری مجرد به نام امیل می‌شود، خوشبختی آن‌ها در معرض آزمایش قرار می‌گیرد. آن‌ها به زودی با مشکلات باروری دست و پنجه نرم می‌کنند و تحت درمان‌های باروری قرار می‌گیرند تا فرزندان خود را داشته باشند، اما ...

کارآگاه مورک و تیمش، پرونده‌ای قدیمی در جزیره بورنهولم را دوباره باز می‌کنند که شامل مرگ یک دختر، یک فرقه و زنان گمشده می‌شود. مورک باید پرونده را حل کند و با گذشته خود روبرو شود تا بتواند با نامزدش زندگی جدیدی را آغاز کند و ...

گروهی از دوستان برای صرف شام دور هم جمع می شوند و برای تفریح تصمیم می گیرند یک بازی هیجان انگیز انجام دهند: هر کس باید هر چیزی که در تلفن همراهش به او می رسد را با دیگران به اشتراک بگذارد. اما دیری نمی گذرد که رازهایی پنهان آشکار می شوند و مهمترین عنصر شب، یعنی "هیگه" (احساس خوشبختی و صمیمیت به سبک دانمارکی) را مورد تهدید قرار می دهد و ...

صبح روز نهم آوریل سال 1940 ، ارتش دانمارک به حالت آماده باش در می آید و از سویی دیگر آلمان ها از مرز عبور کرده و دانمارک با قدرتمندترین ارتش اروپا وارد جنگ می شود. در این بین در جنوب دانمارک ، به جوخه ی موتورسواران دستور داده می شود تا رسیدن نیروهای کمکی دشمن را به عقب برانند. اما …

آیدا پس از مرگ دلخراش مادرش در یک تصادف رانندگی با عمه و پسر عموهایش زندگی می کند. خانه پر از عشق است ، اما در خارج از خانه ، خانواده زندگی خشونت آمیز و جنایتکارانه ای دارند و ....